نامه ی به عشقم


دلنوشته های مرد تنها

سلام عزیز

سه چهار روزی رفتی اما من هنوز باورم نمیشه ...

به خدا دلم لک زده برای یه بار دیدنت یه بار خندیدنت وبرای خیلی چیزها اما...

یادته روز تولدم بهم چی گفتی:

گفتی امیر حسین من تو رو هیچ وقت تنها نمیزارم اما پای حرفت نموندی راستی هدیه تولدم رو که بهم دادی گفتی دوستت دارم وبهترین کلمه ی عمرم بود اما حیف که دوباره نمی تونم دیگه این کلمه ی رو از تو بشنوم

به خدا حاظرم تمام دنیامو بدم یک بار دیگه فقط فقط صداتو بشنوم

عزیز باید یه قولی به من بدی اونم این که امشب بیای تو خوابم و کلی باهم صحبت بکنیم باشه؟

راستی قرار بعدی مون رو یادته که باهم گذاشتیم دم ایستگاه مترو ساعت 7 اما چی بگم

من همینجا بهت قول میدم که هر هفته برات یه شاخه گل بیارم

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:,ساعت 1:13 توسط امير حسين و ریحانه| |


Power By: LoxBlog.Com